مقوله انفاق از جمله مفاهيم ارزشمندي است كه در آموزه هاي ديني به خصوص آيات قرآن كريم، مورد توجه و عنايت ويژه اي قرار گرفته است. اين اصل ارزشمند اگر رعايت شده و به آن عمل شود، كاركردهاي زيادي در عرصه هاي فردي و اجتماعي، مادي و معنوي و... دارد و يكي از اسباب تعديل ثروت و كاهش فاصله هاي طبقاتي در جامعه است. قرآن كريم با تعابير گوناگوني انسان هاي مؤمن و پرهيزگار را به انفاق و رسيدگي به امور انسان هاي فقير و مستضعف، توصيه و سفارش نموده است. در اين نوشته، سعي شده است آثار انفاق؛ با توجه به آيات قرآن كريم، بررسي و زوايايي از آن در حد امكان، روشن گردد:
انفاق از ماده نفق؛ به معناي كم شدن، نابود شدن، هزينه كردن، مخفي كردن، و پوشاندن است.1 در آموزه هاي ديني انفاق به اعطا و بخشش مال و يا چيز ديگر در راه خدا به فقرا و نيازمندان و... گفته مي شود. راغب اصفهاني مي گويد: بخشش مال را از آن جهت انفاق گويند كه با اعطا و بخشش آن مال در ظاهر زائل شده و از بين مي رود. در حالي كه خداي سبحان وعده داده است كه در قبال انفاق بندگانش، عوض و پاداش بهتري عطا كند آنجا كه مي فرمايد: «قل ان ربي يبسط الرزق لمن يشاء من عباده و يقدر له و ما انفقتم من شيء فهو يخلفه و هو خير الرازقين؛2 بگو: در حقيقت پروردگار من است كه روزي را براي هر كس از بندگانش كه بخواهد گشايش مي دهد يا بر او تنگ مي گرداند و هر چه را انفاق كرديد عوضش را او مي دهد و او بهترين روزي دهندگان است.»
عايشه مي گويد: «پيامبر(ص) گوسفندي را سر بريدند ]و گوشت آن را انفاق كردند[ پيامبر (ص) فرمود: چيزي مانده است؟ عايشه گفت: به جز سردستش چيزي باقي نمانده است. پيامبر(ص) فرمود: به جز سردستش، همه آن، باقي مانده است.»3
خداي سبحان در چندين مورد، انسان ها را به انفاق، امر و تشويق كرده است؛ در سوره بقره مي فرمايد: «يا ايهاالذين ءامنوا انفقوا مما رزقنكم من قبل ان يأتي يوم لابيع فيه و لاخله و لاشفعه و الكفرون هم الظلمون؛4 اي كساني كه ايمان آورده ايد! از آنچه به شما روزي داده ايم، انفاق كنيد! پـيش از آن كه روزي فرا رسد كه در آن، نه خريد و فروش است]تا بتوانيد سعادت و نجات از كيفر را براي خود خريداري كنيد[، و نه دوستي ]و رفاقت هاي مادي سودي دارد[، و نه شفاعت؛ ]زيرا شما شايسته شفاعت نخواهيد بود.[ و كافران، خود ستمگرند؛ ]هم به خودشان ستم مي كنند، هم به ديگران.[»
جمله «مما رزقناكم؛ از آنچه به شما روزي داده ايم» مفهوم وسيعي دارد كه هم انفاق هاي مالي واجب و مستحب را شامل مي شود و هم انفاق هاي معنوي مانند علم و دانش و امور ديگر را، ولي با توجه به تهديدي كه در ذيل آيه آمده، بعيد نيست منظور، انفاق واجب يعني زكات و مانند آن باشد.5 ولي مرحوم طبرسي در مجمع البيان، عموميت آيه را نسبت به انفاق واجب و مستحب ترجيح مي دهد.6
در واقع آيه شريفه به اين مطلب اشاره دارد كه راه هاي نجاتي كه در دنيا از طرق مادي وجود دارد هيچ كدام در آخرت كارساز نيست، نه بيع و معامله و نه دوستان مادي اين جهان؛ زيرا آن ها نيز به نوبه خود گرفتار اعمال خويش هستند و نه شفاعت در آنجا به حال شما سودي دارد؛ زيرا شفاعت الهي در سايه كارهاي الهي انجام مي گيرد كه انسان را شايسته شفاعت مي كند و شما آن را انجام نداده ايد. و اما شفاعت هاي مادي كه با مال و ثروت در اين دنيا كارساز بود، در آنجا وجود نخواهد داشت. لذا با ترك انفاق و انباشتن اموال و بخل نسبت به ديگران، تمام درهاي نجات را به روي خود نبنديد.7 بخل و خودداري از انفاق، باعث مي شود مال و ثروت شما بعد از مرگ به بازماندگان برسد كه در اكثر موارد، سودي به حال شما ندارد.
رسول اكرم(ص) خطاب به اصحابش مي فرمايد: «كدام يك از شما مال وارثش را بيشتر از مال خود، دوست دارد؟ اصحاب عرض كردند: اي رسول خدا! هيچ يك از ما نيست مگر اين كه مال خودش را بيشتر از مال و دارايي وارثش دوست دارد. حضرت فرمود: مال هر كس همان است كه]براي آخرت[ پيش مي فرستد، و مال وارثش آن است كه پس از خود برجاي مي گذارد.»8
خداي سبحان در جاي ديگر، انفاق را در كنار ايمان به خدا و پيامبر(ص) ذكر نموده مي فرمايد: «آمنوا بالله و رسوله وانفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه فالذين آمنوا منكم و انفقوا لهم اجر كبير9؛ به خدا و پيامبر او ايمان آوريد و از آنچه شما را در ]استفاده از[ آن جانشين كرده است انفاق كنيد؛ زيرا كساني از شما كه ايمان آورده و انفاق كنند پاداش بزرگي خواهند داشت.» آوردن انفاق بعد از ايمان به خدا و رسالت پيامبر(ص)، نشان دهنده اهميت و جايگاه انفاق در زندگي انسان هاست.
در جاي ديگر، خداوند سبحان بندگانش را به خاطر خودداري از انفاق، مورد ملامت و سرزنش قرار داده مي فرمايد: «و ما لكم الا تنفقوا في سبيل الله و لله ميرث السموت و الارض لايستوي منكم من انفق من قبل الفتح و قتل اولئك اعظم درجه من الذين انفقوا من بعد و قتلوا و كلا وعدالله الحسني و الله بما تعملون خبير (حديد 01)؛ چرا در راه خدا انفاق نكنيد در حالي كه ميراث آسمان ها و زمين، همه از آن خداست [و كسي چيزي را با خود نمي برد] كساني كه قبل از پيروزي انفاق كردند و جنگيدند [با كساني كه پس از پيروزي انفاق كردند] يكسان نيستند؛ آن ها بلندمقامتر از كساني هستند كه بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد كردند؛ و خداوند به هر دو وعده نيك داده؛ و خدا به آنچه انجام مي دهد آگاه است.»
انفاق در راه خدا و رسيدگي به امور نيازمندان جامعه، آثار و بركات فراواني را به همراه دارد كه عبارتند از:
از جمله معضلات بزرگ اجتماعي در هر عصر و نسلي، فقر، محروميت و نظام هاي طبقاتي است كه در سايه شوم تبعيض و بي عدالتي رشد و نمو مي نمايد و بر روابط انسان ها سايه افكنده مشكلات فراواني را در سطح جامعه به وجود مي آورد. انفاق به معني عام آن، از جمله ابزاري است كه مي تواند تا حدود زيادي بر روابط اقتصادي انسان ها و اقشار مختلف جامعه، تاثير داشته و تعديل ايجاد نمايد و فاصله هاي طبقاتي را كمتر نموده و يا به كلي نابود سازد.
با توجه به نقش انفاق و رسيدگي به امور نيازمندان، خداي سبحان خطاب به ثروتمندان جامعه مي فرمايد: «ولا ياتل اولوا الفضل منكم و السعه ان يوتوا اولي القربي و المسكين والمهجرين في سبيل الله (نور.22)؛ آن ها كه از ميان شما داراي برتري [مالي] و وسعت زندگي هستند نبايد سوگند ياد كنند كه از انفاق نسبت به نزديكان و مستمندان و مهاجران در راه خدا دريغ نمايند.»
اگر ثروتمندان جامعه، بخش كمي از سرمايه خود را براي سر و سامان دادن به زندگي فقرا و نيازمندان اختصاص داده و صرف كنند علاوه بر اجر و پاداش معنوي، به خود و حفظ ثروت خويش نيز كمك كرده و جلوي بخش عمده اي از ناامني ها را كه زايده و مولود فقر و تهي دستي است خواهند گرفت. افراد خلاف كار اگر از لحاظ اقتصادي تامين شوند اكثرشان دست از خلاف كاري برداشته و سر در خط قانون خواهند نهاد و مثل بقيه به زندگي عادي و معمولي بازخواهند گشت.
انفاق و رسيدگي به امور نيازمندان به طور كلي سبب نجات از مفاسد كشنده اجتماعي مي شود، اگر انفاق به فراموشي سپرده شود و ثروت ها در دست گروهي معدود، جمع گردد و در برابر آنان، اكثريتي محروم و بينوا وجود داشته باشد، ديري نخواهد گذشت كه انفجار عظيمي در جامعه به وجود آمده، اموال و دارايي ثروتمندان نيز در آتش آن خواهد سوخت. بنابراين؛ انفاق، قبل از آن كه به حال محرومان، مفيد باشد به نفع ثروتمندان خواهد بود، زيرا تعديل ثروت، حافظ ثروت است.
از جمله آثار انفاق، خير و بركت در رزق و روزي و بازگشت سود آن به انفاق كننده است. 01 خداي سبحان مي فرمايد: «مثل الذين ينفقون اموالهم في سبيل الله كمثل حبه انبتت سبع سنابل في كل سنبله مائه حبه والله يضاعف لمن يشاء و الله واسع عليم(بقره 162) كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق مي كنند همانند بذري است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه، صد دانه باشد؛ و خداوند براي هر كس كه بخواهد ]آن را[ چند برابر مي كند، و خداوند گشايشگر داناست.»
امام صادق(ع) به مردي كه با اشاره به آيه «و ما انفقتم من شيء فهو يخلفه...» ادعا كرد كه او انفاق مي كند، اما عوض و جايگزيني نمي بيند. فرمود: آيا خيال مي كني خداوند خلف وعده مي كند؟ ]آن مرد گويد:[ عرض كردم: نه. فرمود: پس علت چيست؟ گفتم: نمي دانم. حضرت فرمود: اگر فردي از شما مال حلال به دست آورد و به حق انفاق كند، درهمي انفاق نكند، مگر اين كه خداوند عوض آن را بدهد.»
امام صادق(ع) در جمله كوتاهي مي فرمايد: «انفق و ايقن بالخلف؛ انفاق كن و به عوض يقين داشته باش.» در جمله ديگري مي فرمايد: «ان الصدقه تقضي الدين و تخلف بالبركه 11؛ صدقه دادن، دين را ادا مي كند و بركت برجاي مي نهد.» با توجه به آيات و روايات، انفاق و كمك هاي مالي به نيازمندان اگر براي رضاي خدا باشد، باعث خير و بركت و گشايش رزق و روزي خواهد شد.
همه انسان ها به جز انبيا و اولياي الهي، در زندگي خود، دچار خطا و لغزش شده و گناهان كوچك و بزرگي را مرتكب مي شوند، از جمله ابزاري كه باعث مي شود انسان آثار گناه و خطاهايش از بين ببرد، حتي آن را تبديل به حسنات نمايد، انفاق و بخشش در حق بندگان خدا و خدمت به مخلوقات الهي است. 21
در سوره مائده مي خوانيم: «و قال الله اني معكم لئن اقمتم الصلوه و ءاتيتم الزكوه و ءامنتم برسلي و عزرتموهم و اقرضتم الله قرضا حسنا لاكفرن عنكم سيئاتكم (مائده 21) و خداوند [به آن ها] گفت: من با شما هستم اگر نماز را برپا داريد، و زكات را بپردازيد، و به رسولان من ايمان بياوريد و آن ها را ياري كنيد، و به خدا قرض الحسنه دهيد ]و در راه او، به نيازمندان كمك كنيد[، گناهان شما را مي پوشانم ]و مي بخشم[.»
در جاي ديگر مي فرمايد: «الشيطن يعدكم الفقر و يأمركم بالفحشاء والله يعدكم مغفره منه و فضلا و الله وسع عليم؛(بقره 862) شيطان، شما را ]به هنگام انفاق،[ وعده فقر و تهيدستي مي دهد؛ و به فحشا ]و زشتي ها[ امر مي كند؛ ولي خداوند وعده «آمرزش» و «فزوني» به شما مي دهد؛ و خداوند، قدرتش وسيع، و ]به هر چيز[ داناست. ]و به همين دليل، به وعده هاي خود، وفا مي كند[.»
دغدغه اصلي انسان ها در طول تاريخ، رسيدن به آرامش بوده است، تلاش آنان از ابتداي خلقت تا حال، متوجه اين اصل بوده كه چه تدبيري بينديشند تا بتوانند آرامش را براي خود و نزديكان خويش فراهم سازند.
خداي سبحان مي فرمايد: «الذين ينفقون امولهم باليل و النهار سرا و علانيه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون؛(بقره 472) آن ها كه اموال خود را، شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مي كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسي بر آن هاست، و نه غمگين مي شوند.»
در آيه ديگري مي خوانيم: «و مثل الذين ينفقون امولهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من انفسهم كمثل جنه بربوه ؛(بقره 562) و ]كار[ كساني كه اموال خود را براي خشنودي خدا، و تثبيت ]ملكات انساني در[ روح خود، انفاق مي كنند، همچون باغي است كه در نقطه بلندي باشد.»
برخي از مفسران جمله «و تثبيتا من انفسهم» را به آرامش تفسير كرده اند كه پس از انفاق براي انفاق كننده و سپس براي انفاق شونده و به طور كلي براي جامعه حاصل مي شود. بنابراين انفاق كنندگان واقعي كساني هستند كه تنها به خاطر خشنودي خدا و پرورش فضائل انساني و تثبيت اين صفات در درون جان خود و همچنين پايان دادن به اضطراب و ناراحتي هايي كه بر اثر احساس مسئوليت در برابر محرومان در وجدان آن ها پيدا مي شود اقدام به انفاق مي كنند.31
از اين آيات به خوبي روشن مي شود كه انفاق باعث آرامش در دنيا و آخرت خواهد شد. در حديثي كه از پيامبر اكرم(ص) نقل شده است مي خوانيم: «ارض القيامه نار ما خلا ظل المومن؛ فان صدقته تظله؛41 سرزمين قيامت تماما آتش است، مگر سايه مؤمن؛ زيرا كه صدقه او بر سرش سايه مي افكند.»
عمده ترين اثر انفاق و رسيدگي به امور نيازمندان واقعي، خير و سعادت ابدي و عاقبت و فرجام نيك و شايسته اي است كه نصيب انسان هاي خير و نيكوكار خواهد شد. زندگي در اين دنيا، زودگذر و موقتي است خوبي ها و بدي ها، تلخي ها و شيريني هاي آن نيز پايدار و هميشگي نخواهد بود، آنچه كه مهم است حيات پس از مرگ است كه لذت هاي آن علاوه بر اين كه جاويد و هميشگي است از لحاظ حظ و بهره نيز با لذت هاي دنيا قابل مقايسه نخواهد بود. رنج، عذاب و گرفتاري هايش نيز نه از حيث مدت و زمان و نه از لحاظ شدت و طاقت فرسايي؛ با تلخي ها و گرفتاري دنيا قابل مقايسه نيست.
فضل و رحمت ياد شده و خير و سعادت ابدي، نصيب انسان هايي مي شود كه احكام اسلامي را در زندگي خود رعايت كرده و از مال و دارايي خود، براي رضاي خدا و كمك به نيازمندان، انفاق مي نمايند: «والذين صبروا ابتغاء وجه ربهم و اقاموا الصلوه و انفقوا مما رزقنهم سرا و علانيه و يدرءون بالحسنه السيئه اولئك لهم عقبي الدار؛(رعد 52 تا 22) و آن ها كه به خاطر ذات ]پاك[ پروردگارشان شكيبايي مي كنند؛ و نماز را برپا مي دارند؛ و از آنچه به آن ها روزي داده ايم، در پنهان و آشكار، انفاق مي كنند؛ و با حسنات، سيئات را از ميان مي برند؛ براي آنها پايان نيك سراي ديگريست.»
چگونه انفاق كنيم؟
پس از تبيين جايگاه و اهميت انفاق در آموزه هاي ديني و ذكر تعدادي از آثار آن، اين سؤال مطرح مي گردد كه انسان باچه هدف و نيتي به سمت كارهاي خير، حركت كند تا از آثار آن، حظ و بهره كافي داشته باشد؟ براي بهره مندي از آثار ارزشمند انفاق و نيكوكاري، رعايت چند نكته لازم و ضروري است:
اولين اصلي كه در باب انفاق بايد رعايت شود توجه به رضاي خداوند است. جلب رضايت خداوند در هر كاري، فرع بر چند مسئله از جمله ايمان و اعتقاد به خدا، پيامبر(ص) و ائمه(ع) و رعايت احكام و قوانين الهي است.
اگر انسان از لحاظ اعتقادي مشكل داشته باشد و يا در حوزه عمل و رعايت احكام و قوانين الهي و ديني مثل نماز، روزه و... كوتاهي نموده، راه گناه و معصيت را درپيش گيرد، و يا از راه هاي نامشروع و غيرقانوني سود و سرمايه جمع آوري نموده و درآمد داشته باشد، انفاق چنين انسان هايي مورد قبول و پذيرش حق تعالي قرار نخواهد گرفت. خداوند با صراحت اعلام مي دارد: «قل انفقوا طوعا أو كرها لن يتقبل منكم ائكم كنتم قوما فاسقين، و ما منعهم أن تقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله و برسوله و لا يأتونس الصلاه الا و هم كسالي و لاينفقون الا و هم كارهون؛(توبه 45 و 35) بگو؛ چه با رغبت و چه با بي ميلي انفاق كنيد، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد چرا كه شما گروهي فاسق هستيد و هيچ چيز مانع پذيرش انفاق هاي آنان نشد جز اين كه به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند و جز با ]حال[ كسالت نماز به جا نمي آورند و جز با كراهت انفاق نمي كنند».
اگر انسان در كارهاي خير مثل انفاق، توجه به رضاي خداوند نداشته باشد، جز زحمت، چيز ديگري نصيب او نخواهد شد، امام صادق(ع) مي فرمايد: «اگر مردم از راهي كه خداوند به آنان فرمان داده است، كسب درآمد كنند و آنها را در راهي كه خداوند از آن بازشان داشته است انفاق كنند، آن را از ايشان نمي پذيرد و اگر از راهي كه آنها را از آن نهي كرده است درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهي كه خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند، باز هم از آنان نمي پذيرد، مگر اين كه از راه درست ]و حلال[ به دست آورند و در راه درست ]و حلال[ انفاق كنند.»51
دومين اصلي كه در باب انفاق، بايد رعايت شود؛ اين است كه اشيا و اموال را كه پاكيزه و دوست داشتني است، انسان در راه خدا انفاق كند اين مطلب را خداوند در سوره آل عمران مي فرمايد: «لن تنالو البر حتي تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شيء فان الله به عليم؛(آل عمران 92) هرگز به ]حقيقت[ نيكوكاري نمي رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مي داريد ]در راه خدا[ انفاق كنيد، و آنچه انفاق مي كنيد خداوند از آن باخبر است.»
امام صادق(ع) در پاسخ سؤالي از آيه «ولاتيمموا الخبيث منه تنفقون؛ (بقره 762) و براي انفاق به سراغ قسمت هايي كه ناپاك است نرويد» مي فرمايد: «مردم زماني كه اسلام آوردند درآمدهايي از ربا و اموال حرام در اختيار داشتند و افراد به سراغ اين درآمدها در بين دارايي هاي خود مي رفتند و آنها را صدقه مي دادند، اما خداوند آنان را از اين كار نهي فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاك و حلال درست نيست.»61
در تفسير مجمع البيان از علي(ع) نقل مي كند كه حضرت فرمود: «اين آيه درباره كساني نازل گرديد كه به هنگام انفاق خرماهاي خشك و كم گوشت و نامرغوب را با خرماي خوب مخلوط مي كردند و بعد انفاق مي نمودند به آنها دستور داده شد كه از اين كار بپرهيزند.»71 اين دو شان نزول هيچگونه منافاتي با هم ندارند و ممكن است آيه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد، كه يكي ناظر به پاكي معنوي و ديگري ناظر به مرغوبيت مادي و ظاهري است.81
از آنجا كه بعضي از مردم، عادت دارند هميشه از اموال بي ارزش و آنچه تقريبا از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نيست، احسان مي كنند و اين گونه احسان علاوه بر اينكه سود چنداني به حال نيازمندان ندارد، نوعي اهانت و تحقير نسبت به آنها است، و موجب تربيت معنوي و پرورش روح انساني نيز نمي باشد، اين جمله با صراحت، مردم را از اين كار نهي مي كند و آن را با دليل لطيفي همراه مي سازد و آن اينكه شما خودتان حاضر نيستيد اين گونه اموال را بپذيريد؛ مگر از روي كراهت و ناچاري؛ چرا درباره برادران مسلمان، و از آن بالاتر خدايي كه در راه او انفاق مي كنيد و همه چيز شما از او است، راضي به اين كار مي شويد؟
در حقيقت، آيه به اين نكته اشاره مي كند كه انفاق در راه خدا، يك طرفش مؤمنان نيازمندند، و طرف ديگر خدا، و با اين حال اگر اموال پست و بي ارزش انتخاب شود، از يك سو تحقيري است نسبت به نيازمندان كه ممكن است علي رغم تهيدستي مقام بلندي از نظر ايمان و انسانيت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوي ديگر بي ادبي نسبت به مقام پروردگار است.91
سومين اصلي كه در باب انفاق بايد در نظر گرفته شود، دوري از منت گذاري و پرهيز از آزار و اذيت است. انفاق اگر با آزار و اذيت و منت گذاري همراه باشد، هيچ سودي به حال انسان نخواهد داشت.
خداي سبحان مؤمنان را مورد خطاب قرار داده مي فرمايد: «يا ايهاالذين ءامنوا لاتبطلوا صدقتكم بالمن و الاذي...؛ (بقره662) اي كساني كه ايمان آورده ايد! بخشش هاي خود را با منت و آزار، باطل نسازيد!»
از امام صادق(ع) روايت شده است كه: «هر كس به مؤمني خوبي كند پس از آن؛ او را با سخن ناهنجار خود، برنجاند و يا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل كرده است.»02
در حديث ديگري مي خوانيم: «رسول خدا(ص) از براء بن عازب پرسيد: اي براء! وضع مالي مادرت چگونه است؟]براء مردي دست و دل باز بود. زن و فرزندش را از نظر مالي خوب تأمين مي كرد، رسول خدا(ص) مي خواست بداند رفتار او با مادرش چگونه است؟[ براء عرضه داشت وضع بسيار خوبي دارد، رسول خدا(ص) فرمود: خرج كردن براي اهل و اولاد و خادم، صدقه است، بايد متوجه باشي كه با منت نهادن و اذيت كردن آنان، اجر اين صدقه را باطل نكني.»12
1. ر.ك لغت نامه دهخدا ج5، ص 583
2. سوره سبا، آيه 93.
3. ميزان الحكمه، جلد 31، ص 8446.
.4 سوره بقره، آيه 45.2
5. تفسير نمونه، 2، ص 752.
6. مجمع البيان، ج2، ص 426.
7. تفسير نمونه، ج2، ص .258
.8 الامالي، ص 915.
9. سوره حديد، آيه 7.
01. فرهنگ قرآن، ج5، ص 652.
.11 الكافي، ج2، ص 684.
21. فرهنگ قرآن، ج5، ص 552.
31. ر.ك . تفسير نمونه، ج2، ص 623.
41. الكافي، ج4، ص 3.
51. الكافي، ج4، ص 33.
61. وسائل الشيعه، ج9، ص 764.
71. تفسير مجمع البيان، ج2، ص 556.
81.تفسير نمونه، ج2، ص 133.
9.1 تفسير نمونه، ج2، 333.
.20 ترجمه الميزان، ج2، ص 816.
.21 ترجمه ال